.من پراززمزمه ی بارانم.............(سهیک)
دیرگاهی است در این دیرخموش
دربدر در پی یک واژه ی ناب
گیج وگنگ ومبهوت
مات وسرگردانم
من به یک راهروبی عابر....
من به یک برگ رها گشته زشاخ
من به یک تنگ شرابی گلگون
من به یک بیت غزل می مانم.
چه کسی می خواند
شعرناگفته ی بادی سرکش
چه کسی می بوید
عطرپنهان علف درگلزار
چه کسی می گوید
رازناگفته باران وتن خشک کویر.....؟
آسمان دل من روشن نیست
ابردل گیر شبانگهانم
من پراززمزمه ی بارانم
گوش کن...............می شنوی؟
سلام
وبلاگت خیلی قشنگه
مطالبش که حرف نداره عالیه
امیدوارم موفق باشی و همیشه همینتور قلمت سبز باشد برای نوشتن
به وبلاگ منم بیا خوشحال میشم
سلام
.وبلاگ زیبایی دارید.لینک و لوگو منو تو وبلاگتون بذارید به نام عشق و دوستی.یه خبری هم به من بده تا منم بذارم.به منم سر بزن .قربان شما سامان.
سلام
خوشحالم که وب لاگت رو دیدم....قلمت سبزو دلت شادو رخت گلگون باد
گوش شنوایی که ندارم اما زمزمه های تک بیت هایت گوش نا شنوای مرا عجیب نوازش میکند .....
شاید برخاسته از دل و یک احساس پاک است
زیباستی عزیز .....
آبی باشی
اصلن دوست ندارم جایی برم و الکی بگم چه قشنگ بود اما باران نازنین خیلی قشنگ بود و من گوش کردم شنیدم .
سهیک جان سلام
خوبی نازنین؟
می نوشم از تنگ شراب تو ومست می شوم
سراپاهوش تا رازهای ناگفته باران رااززبان تو بشنوم
سالم وشاداب باشی همیشه
آسمان دل من روشن نیست ابر دل گیر شبانگهانم من پر از زمزمه ی بارانم - سهیک گرامی سلام - عالی مثل همیشه - احسنت بر شما - منتظر شما هستم - آسمان دلت روشن - بارانی باشی / یا حق
من به یک راهروبی عابر....
من به یک برگ رها گشته زشاخ
من به یک تنگ شرابی گلگون
من به یک بیت غزل می مانم.
شب یلدای خوبی داشته باشین !
من پر از تشویشم....
درود فراوان....سهیک نازنینم...باران جاودانه من...
ببخشایید بر من اگر چیزی گفتم...
فقط دلتنگ شدم و دل نگران....
می دانید تازگی ها دل نازک شده ام....
از کوچکترین ابهام هم می هراسم...
ببخشید و ممنونم ...
من این برگ را از جان دوست تر میدارم بزرگ جاودانه ی من.
سکوت این صفحه برایم ...دشوار است...
فقط ...دوستتان دارم....
نازنینم با درود و تهنیت. امیدوارم آسمان دلت روشن تر بشه. اینکه گفتی روشن نیست شکسته نفسیه نازنین. تو به یک تنگ شراب گلگون... تو به دیوان غزل میمانی.
یه تلنگر بزنین به حال من
اشک گرم گوله به گوله می چکه
تو دلم شرشر بارون می گیره
اشک چشمام تو دلم می ترکه
عالی بود.لذت بردم.من هم به روز شدم
به من هم سر بزن.
من تمام ِ تمام اَم ..
سلام دوست عزیز من اپ کردم
منتظرتم حتما بیا
سهیک جان سلام
خوبی عزیز؟
توبگو...........میشنوم
همه ی زمزمه ی باران را
شستشو ده تن خاک
بشکن آن عهدقدیم
بسرود....................ای همه سبزی برگ
ای تمنای گل نرگس باران خورده
بهترین گل واژه.........کلمات رنگین
همه تقدیم تو باد........که به دیوان غزل
به شکوه یک باغ
که به یک تنگ شراب کهنه
که به یک شعربلند پرواز
که به آهنگ سحر می مانی
شاداب و سالم و هم چنان پرتلاش باشی
چه کسی می خواند
شعرناگفته ی بادی سرکش
چه کسی می بوید
عطرپنهان علف درگلزار
چه کسی می گوید
رازناگفته باران وتن خشک کویر.....؟
این قسمت از دلنوشتهتون خیلی دگرگونم کرد
منو برد به سالها پیش که همیشه با خودم میگفتم چه کسی راز دلم میخواند؟ و سالها گذشت با تمام حادثشدگیها و اتفاقات تلخ و شیرین و حالا که به این مدت نگاه می کنم میبینم همیشه یک نفر که نهایت آرزوست در یک نقطهای که شاید هیچ وقت فکرش و به سر راه نمیدادیم در یک مسیری که شاید هیچگاه رهرو اون راه نبودیم٬ هست که راز ناگفتهی باران و تن خشک کویر را میدونه٬ میخونه٬ باور داره. و همون یک نفر برای درک چنین معنایی تا ابد کافیست
اگه هر کدوم از ما تنها و تنها بتونیم یک نفر رو به همراه خودمون همپرواز کنیم (در هر مقطع و شرایطی) این برای به میوه نشستن درخت زندگیمون کافیست
و اون یک نفر یک جایی توی همین دنیای زیبا هست و منتظر ...
پاینده باشین
در پناه معبد عشق
سلام
فکر نکم تا حالا مطلب به این خوبی نوشته بودید واقعا با خوندش یه حسی بهم دست داد عالی و بیسته بیست بود .........
موفق باشید و پایدار
منتظر ایمیل شما هستم
..
ابعاد کودک آزاری وسیع است، تا جای که باید تمام موضع های دیگر را تحت تاثیر قرار دهد. اما گویا کسی دیگر نمی خواهد به وجدانش رجوع کند. کسی نمی خواهد درد را ببیند. کسی نمی خواهد فریاد در گلو خفته کودکان را بشنود.
آیا با شرکت نکردنتن در این کمپین و حتی منعکس نکردن آن بر این باورید که نمی شود کاری کرد؟
آیا کودکان اکنون دیگر مسئله شما نیستند؟ آیا می توانید مدعی باشید که مردم ایران لیاقتشان بیشتر از فرهنگی است که حکومت حاکم کرده است؟ آیا می توانید کودکانتان را شاد ببینید و این همه کودک آزاری را تحمل کنید و بی تفاوت باشید؟ آیا دنیا تا این اندازه ماشینی و غیر انسانی شده است که کودکان را می شود قربانی کرد و بی تفاوت بود؟ آیا فکر نمی کنید روزی باید به وجدان خود جوابگو باشید؟ به بشریت متمدنی که از این درد و این فاجعه بی خبر مانده است؟ بله سخنم با شما است! شما ای که دارید این متن را می خوانید! به گوشه های از این فاجعه نگاه کنید. و خود را در این کمپین شریک کنید.
دوست عزیزم سلام
ای ابردلگیر ببار و تازه کن این همه خشکی را
چشم ها درپی باریدن توست
زیبابود و دلنشین
آسمان زندگی ات همیشه آفتابی باشد
من صر از ابحامم.
در فکر نگاهی که نکرد...
در فکر سوالی که نگفت...
اشک در چشمم جاریست..
خانه ام ویرانست...!
سلام عزیزکم.مهربونم عالی بود.
موفق باشی این حقیر رو هم فراموش نکن
شاد باشی
سلام
منتظر مطلب جدیدتان هستم......
موفق باشید
چشمان بارانیم را به اوج آبیها دوخته ام
و هر کلامی را در بی کران ذهن رها کردم .
اما تو را بهاری تر از آن دیدم که
سیب های سرخ عشقم را کنار لحظه رویایی تو بچینم
سلام . خوبی؟ متن قشنگی نوشتی . معذرت که نتونستم زودتر از این به شما سر بزنم . امیدوارم هرجا هستی در پناه حضرت مهر باشید
فوق العاده است