از جنگ چه می ماند ؟
چه برجای می ماند از این دیو سرکش مجنون
چه مشتی ویرانی
جز جنازه های سوخته
چز دق مرگ شدن کودکان
جز خون _ تباهی _ جنون
وقتی تانکها _ توپ ها غرش می کنند و از راه می رسند
نام کسی را نمی پرسند
دوست ودشمن راهم نمی شناسند
همه جا را درمی نوردند
وچون هوای مسموم همه را به مرگ فرامی خوانند
از جنگ چه می ماند
جز مشتی خاطره تلخ در ذهن کودکان