حقیقت نه به رنگ است ونه بو نه های است ونه هو
نه این است ونه او نه جام است وصبو
نه مرادم نه مریدم نه پیامم نه کلامم نه سلام ام نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم ..
نه چنانم که تو گویی نه چنین ام که تو خواهی نه گونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم نه به زنجیر کسی بسته وبرده دین ام
نه سرابم نه برای دل تو جام شرابم نه گرفتار حقیرم نه اسیرم
نه فرستاده پیرم نه بر هر هرخانقه ومسجد ومیخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشت ام چنین است سرشتم
به تو سربسته ودربسته بگویم تا کسی نشنود این راز گهربار جهان را
آنچه گفتند وسرودند تو آنی خود تو جان جهانی
تو ندانی که خود آن نقطه عشقی تو خود باغ بهشتی
به تو سوگند که این راز شنیدی ونترسیدی وبیدار شدی
تا بر درخانه متروک کسی ننشینی و به جز روشنی شعشعه پرتو خود هیچ نبینی...........