آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

اوشو ودنیای دوست داشتنی او.......سهیک

342….. یادی اوشو( 1930-1990)*

 

اوشوفیلسوف معاصری است که زندگی وآموزه های اوملیونهاتن رادرسنین مختلف وباعقاید متنوع تحت تاثیرقرارداده است..

اوشودرزمره هزارتاریخ سازقرن بیستم قراردارد ودرشمارده مردبزرگی است همانندگاندی ونهرو وبوداکه در ایجاد دگرگونی درهندوستان سهم به سزایی داشته اند.

اوشو اززبا ن خود----

بی وقفه آزاده بوده ام تا نتوانی ازمن جزمیتی بنانهی...اگربخواهی چنین کنی درواقع خودرادیوانه کرده ای.

ماترک واقعا وحشتناکی برای مجققان بجای گذاشته ام ازحرفهای من چیزی نخواهی فهمید همین خوب است که کسی نتواند آئین ویا کیش خاصی ازمن بسازد.. نه ! این ناممکن است.

 

واژه هایم تورا می سوزانند ولی قادرنخواهی بودهیچ گونه الهیات ویاجزمیتی از آنها بسازی – می توانیراهی برای زندگی بیابی ولی نه جزمیتی که باتکیه بر آنها موعظه کنی- می توانی  شراب شورش را ازاین جام بنوشی ولی هرگزنمی توانی درونمایه انقلابی را با تاروپود آن ببافی.

 

واژه هایم تنها آتش به پا نمی کنند... اینجا وآنجا باروت رانیزچاشنی آنهاکرده ام تابرای قرنهاانفجارایجادکنند.

بیش ازآنکه لازم است باروت ریخته ام تا انفجارمحتوم باشد- آنکو که می خواهدازمن کیش خاصی بیافریند کمابیش با هرجمله ای به دردسر خواهد افتاد.........>>> چند درس از این فیلسوف بزرگ هندی.

هفت درس از اوشو...

 

هرکسی به گونه ای درک می کند

شیوه های مختلف دردیدن

برداشتهای گوناگون

وطبیعی است که باید درچنین دیدنی آزاد باشد.

 

آزادی  هدف زندگی است

بدون آزادی زندگی بی معناست

منظورازآزادی تنها آزادی سیاسی- اجتماعی- اقتصادی نیست

آزادی یعنی آزادی اززما ن – آزادی ازذهنیت وآزادی از آرزو

 

زیبا شناختی ربطی به اشیا وتابلو های نقاشی- موسیقی وشعرندارد

زیبایی شناختی درپیونداست با وجود تو

نوعی حساسیت- عشق به زیبایی

حساسیت نسبت به بافت ها ومزه ها

حساسیت نسبت به پایکوبی نامیرایی که درهرسو برپاست.

 

زندگی هرگزباباورکنارنمی آید

واگرتلاش کنی  زندگی را به زورباباورهایت آشتی دهی

به غیرممکن دست یازیده ای

هرگزچنین چیزی اتفاق نیافتاده

ذات پدیده ها حکمی غیرا ز این می کند

باورهاراکناربگذر وچگونه تجربه کردن را بیاموز

 

انسا ن هوشمند نخست راهی وادی درون خودمی شود

بیش از آنکه رهسپارگردد.. درون وجود خودرا غواصی می کند

درون نخستین خوان است.... هنگامی که خودراشناختی

به هرکجای دیگر می توا نی سفرکنی

آنگاه سعادتمندی وآرامش درکنارتوست.

 

پیش از آنکه مرگ بردر بکوبد

هرآنچه داری تقسیم کن

می توانی..... ترانه ای زیبا بخوان وآنرا تقسیم کن

می توانی تصویری زیبانقاشی کنی...... ترسیم وتقدیم کن

هرآ نچه درکف داری

هرگزندیده ام کسی راکه چیزی برای تقسیم کردن نداشته باشد.

 

هرگز معتقد نشو

هرگزپیرو نشو

هرگزبخشی ازسازما ن نشو

راست باش وصادق باخود

به خود خیانت نکن....

...............................>> * برگرفته ازکتاب شورشی نوشته اوشو به ترجمه عبد براتی- تهران 1383