آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

با بهار بشکوفیم وبهاری شویم..........سهیک

340.....   دربهار........ بهاری باید شد.

 

بهار کم کم ازراه رسیده  وزمین با نفسی عمیق ازخواب زمستانی برمی خیزد

 نرگس وبنفشه های رنگارنگ که درزیرآخرین برف وبارانهای زمستانی سربیرون می آورده اند نوید رویش آگهی بهار می شوند.......

بهار شگفتی طیبعت است وموسم بیداری خاک وهشیاری گیاه  واین دگرگونی کم نظیر انسان را بایستی بخود آورد

اگر انسان شگفت انگیزترین مخلوق طبیعت وهستی است پس باید بزرگترین درس را نیز از این تحول بی  همانند .بگیرد....... ازگل ودرخت وشکوفه بیاموزیم

مانیز باید درهر بهار سبز شده بشکوفه نشسته  ودراندیشه وکردار ومنش خویش ودگرگونی ایجاد  نمائیم.

بهاری شویم- بهاری بیاندیشیم- بهاری فکرکنیم- بهاری بخوانیم وبنویسیم- بهاری ذهن واندیشه وباور خود را آرایش وویرایش کنیم......

 

خانه تکانی آسوده گاه خویش را به خانه تکانی دل وفکرواندیشه گسترش دهیم.

 

بلوغ فکری وهوشمندی  دالان وگذرگاه رفیعی است که هرکس باید فکرواندیشه ومرام وباورخود را باگذر ازاین مرحله برای پای نهادن درراه کمال پالایش کند.....>>> هم چنانکه اوشو می گوید:

هوشمندی خطرناک است

هوشمندی یعنی اینکه خود مستقل می اندیشی

خود مستقلانه پیرامون خودرا می نگری

ودیگر جزمیات را باورنداری

وفقط وفقط تجربه خودرا می پذیری.

 انسان هوشمند رانمی توان فریب داد وگول زد- انسان هوشمند را نمی توان بخواب برد- انسان هوشمند امروزش را- لحظه اش را وآنش را به هیچ بهانه وبهایی با فرداهای مجهول و نامشخص عوض نمی کند

شاید زمانهایی بودند که گروهی با رفتن درکسوت فریاد رس و پیام آور و بشارت ده ومنجی! دیگران راغرق توهم وتجیل وخواب آلودگی می نمودند تا قوه خرد وادراک آنها رابربایند وسختی امروزشا ن را با وعده فردا بیارایند! ولیکن گذشتد آن دورانها طلایی شیادان بهشت فروش وقتی کسی با هوشمندی همه جهنم راخرید!

 امروزه بشر درعصرخردورزیست عصری که اندیشه ورزانش برای هزاران سئوا لی  زمانی بی پاسخ می نمودند جواب روشن وخردمندانه کشف وپیداکرده است .

اعصار بی خبری به تاریخ پیوستند واکنون عصرکامپیوترها- رباطها- همانند سازی ها- شتاب اطلاع رسانی ها وعصر دهکده جهانی است...

قطار پرشتاب دانش وتمدن ازکنار خانه همه می گذرد و اندکی برای سوار کردن توقف می کند – هرکه سوار شد می تواند یک شهروند این خانه جهانی گردد ولی هرکه درسوارشدن تردید کرد قطار منتظر دودلی او نمی ماند

 وبا شتاب ایستگاه رابرای مقصد بعدی ترک می کند.

 تلاش وکوشش کنیم مسافر درراه مانده این قطار نباشیم...

........................................

پند این باررند شیراز...

پیرپیمانه کش من- که روانش خوش باد

گفت: پرهیز کن از صحبت پیمان شکنا ن

کمترازذره نه ای پست مشو مهربورز

تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان.