پیرانه سری................... سهیک
یک پند ویک دل نوشته ناخرسند
که........... مرگ یک حقیقت ناب است........... ازمرگ نهراسید ولی همیشه باامید...درمرگ غوطه ورباشید
که............همه فانی اند هیچ کس رابقای جاوید نیست....... پس تا فرصت دارید...زنده بودن رابازندگی درآمیزید
و........... دوست بدارید عاشقانه........... امابه فنا شدنی ها.......تامی توانید..دل نبندید چراکه دل کندن بس دشواراست وازتوان فزون.
این دل نوشته سالها پیش نگاشته شده ولی امروزشوق تدوین وبازنگری درآن درمن جوانه زد...چرا؟ نمی دانم... شایدهم بی دلیل!
شصت.. این سایه مرگ......
ازورای گل و آئینه وآب
ازپس تنگ شراب
مستی بی وقفه
گریه های ممتد
خنده ی بی هنگام.....
دوستت دارم ها
کسی ازدورمرا می خواند
من بخود می آیم... چشم می گردانم
درمیان جنگل
درهمین نزدیکی
پشت آن بوته خار
پای آن کهنه درخت افرا
مرگ.... باروزده است
یکی ازدور...... نه نزدیک تر از هر نفسم
سوی من دست اشارت دارد
که بیا............... من مرگم
مرگ!........ آمدی؟ چشم براهت بودم
پس چنین دیرچرا؟
چه کسی به زتو می ا فشاند
شهد درکام من خسته زآوارزما ن؟
مرگ!........... ای دوست ترین
با تو خواهم آمد...
نیستی..... واژه ی دلچسبی نیست
هستی........ ا ما........ دشوا ر
بار دیروز وهنوز
شانه خسته من
دست و پای لرزان
چشمهای کم سوَ
کم تراز شعله شمع....
زندگی نیست چنین روز وشبی
دیگرم نیست توان ماندن
پیش رو می بینم
شصت........... این سایه مرگ!
...............................................
درهنگا م زنده بودن.... ازمرگ سرودن خلاقیتی است تو ام باآگاهی وشهامت که توان ماندن رافزون می کند.
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon age be tabadol link moafeghi mano az in mozoh ba khabar kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam
behshad
bye
سهیک ارجمند و فرهیخته... سروده ات نیایش است و دلنشین که جان و روان را با شوق هستی میآمیزد... کاش همهء معلمین و اساتید در دانشسرای تو میخواندند که دنیای بهتری میداشتیم.
سلام
بگذار تا نوشته های تو را باد معنا کند
آنگاه که باد نوشته ها را روی آبهای دریاچه پهن کرد
تا ابرها بخوانند
و بارانها ببارند
و من و تو خیس کنار دریاچه
حقیقت عشق را از آن نوشته ها فرا خواهیم گرفت
برای سهیک
بیا با من ، بیا
این حقیر ترین، بنیایمین
biabaman.blogfa.com
خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر
این هبوط بی دلیل، این سقوط ناگزیر
آسمانِ بی هدف، بادهای بی طرف
ابرهای سر به راه، بیدهای سر به زیر
!ای نظاره شگفت، ای نگاه ناگهان
!ای هماره در نظر، ای هنوز بی نظیر
!آیه آیه ات صریح، سوره سوره ات فصیح
مثل خطی از هبوط، مثل سطری از کویر
دست خسته مرا، مثل کودکی بگیر
!با خودت مرا ببر، خسته ام از این کویر
%^%^%^%^%^%^%^%^%^%^%^%^%^%^
سلام
مث همیشه عالی مینویسی
سهیک جان سلام.....
نوشته ات را خواندم..... ناراحت شدم
شماچرا؟
امیدراقسمت می کنی.. پس سهم خودت چی
امیدوارم زوداین دوران بگذرد
تولدت هم تبریک........سایه نه؟ پختگی
سالم وسرحال باشی.. باهات کاردارم
هر مرگ اشارتی ست به حیاتی دیگر....
اما چرا...چرا غمگین می بینمت...چرا اینطوری...
شما که سرشار از نور و امیدی...شما که پری از شوق...
من در انتتظار بارانم ...بیائید و دوباره ببارید
دوستتان دارم
تولدتون مبارک....همیشه سبز باشید
همیشه نورانی
همیشه شاد
همیشه سرشار از واژه های ناب
سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
ممون که سر زدی و وقت گذاشتی
امیدوارم همیشه شاد و موفق باشی گل همیشه بهار
سلامعزیز خیلی زیبا بود موفق باشی ممنو که محبت کردی سر به من بزنی باز هم منتظرم یا علی حیدر مددوب سایت
X
سهیک عزیز چند وقتی بود که اینجا رو گم کرده بودم خوشحالم
دوباره پیدایش کردم و حالا دوباره نوشته های زیباتون رو می خونم...
تولدتون مبارک
پیروز باشید