بگذارسربه سینه من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی درد مند را
شاید که بیش ازاین نپسندی به کارعشق
آزاراین رمیده ی سردرکمند را
بگذارسربه سینه من…تابگویمت:
اندوه چیست؟…عشق کدام است؟…غم کجاست؟…… (فریدون مشیری)
دوستان خوب و نازنینم سالی که رفت درهمین نزدیکی ها بود که به دلایلی که بیشتردوستانم می دانند این دفتررا گشودم .هدف من از اینگونه تلاش تازه ایجادپیوند با جوانان هم میهنم بودکه در دشوارترین شرایط اجتماعی ممکن شگفت زده و پریشان نوعی زندگی راپشت سر می گذارند که نه می توانندآنرادرک و تحمل نمایند و نه آنگونه که باید ازرمزوراز چگونگی شکل گیری وبوجودآمدن این دوران دهشت زاآگاهی کامل دارند واینها دلیل جوانه زدن دفترآخرین ترانه ی باران شدند.دفتری که تلاش داردفریادگرزمزمه های بی وقفه باران باشد واین ممکن نیست مگربا همگامی شمایاران
دردرازای این سال با دوستان بسیاری آشناشدم برخی که تاب دلشوره ها و نگرانی هاوعشق ورزیدن وها و درمجموع تحمل واژه های مرا داشتند رفیقانن ماندی شدند وبرخی هم که دردرک هدف وانگیزه من بیشترتامل و تعمق کردند کمی دیرتربه ژرفنای درون من راه یافتند*اگرچه من هم چنان آنها رایکسان دوست داشته و درزمره دوستان خودبه شمارمی آورم که بقول شاعر......مراعهد یست با جانان که تا جان دربدن دارم.......
بجاست تا دراین جا به نام همه دوستانم ازایتدا اشاره نموده ومراتب سپاسگزاری ام را به جملگی آنها عاشقانه ابراز نمایم.
نخستین کسی که مرادرباورکردوشناخت پرستوی نازنین(یاس سفید) بود و سپس یوکابد عزیز وبعد دوستان با احساسی چون شباهنگ گرامی(حدیث دل) ومریم نازنین(لحظه های کاغذی) وعادی (مسیح) گرامی که ازاودرس صبوری ومدارا یادگرفتم جملگی به کلبه کوچکم آمدند ومراموردتشویق قراردادند ورضای نازنینم(شکوه) که بکمک من شتافت وبرایم قالبی دلخواه طراحی کرد..........سپاسگزارم.
اکنون شرایط با ابتدای شروع تفاوت های بسیارکرده واین خامه نه چندان توانا موفق شده برای خودش خانه ای اگرچه نه چندان دلچسب (ازجهت فرم) ولی گرم وامن مهیا کند و افتخاردوستی با کسانی را پیدا نماید که با بیشترین آنها به تفاهم وفصول مشترک فکری رسیده است واین برای سهیک نقطه روشنی است که او درراه رسیدن به هدف پایدارترومصصم ترنموده است.
دراین جا لازم است ازدوستان وفاداری که عاشقانه وبی بهانه آنهارا دوست می دارم نام برده و مراتب سپاسگزاری وامتنان خودرا ابراز نمایم که من با کلام سرشارازمهرودوستی آنها نفس می کشم وزندگی می کنم.....دوستتا ن می دارم......بی بهانه و بسیار.
پری دخت نازنینم(واگویه ها) * قاصدک مهربان(پیام رسان عاشق)* صبای سرشارازاحساس(سکوت کوچ)* سبا(ملکه شوروفریاد)*بنفشه نازنین(سرشارازمهربانی)* حاجیه نازنین (جوان سرشارازنیرو) لابراتوارعلوم * شباهنگ عزیزم (بانوی عشق) زهره گرامی(آگاهی رسان عاشق)*نیوشای سخن(دلواپس عشق)*شاهین سرایشگرتوانا(قفس تنهایی)* عادی (مسیح نازنین ) یحیی (تلاشگری عاشق) رزصحرا* هانا جان(سکوت ابدی)* رعنا(پیکارگری پرشور) مسافرشب* اندیشه(روشن وآگاه) اندیشه های من* شازده خانم(آگاه و سرشازازشوق)* وجواد نازنین(ازسایه روشنابرویم) و آرش (مثل درخت درشب باران)*پرستو(یاس سفید)*عسل ومادمازل و گلدونه و پرند و خاطره وترانه ودیوانه وشاپرک ومهشید ونیلوفروآزیتا ورضا وسربدار و هادی یاور وسزارونازنین واشکمهروبانوی اردیبهشت وساینا ورویاو……..همه آنهایی که دراحساس وشوق وشورمن جاری شده اند.
دوستان خوبم بیائید عاشقانه دست در دست هم بگذاریم و هم دل وهمگام مشتاقانه درراه مبازره برای آزادی هم میهنان دربندمان که بجرم دگراندیشی دردشوارترین شرایط ممکن درزندان بسرمی برند هریک به اندازه توان خودکوشش نمائیم...
امیرحشمت ساران - احمدباطبی-ارژنگ داوودی-بهرورجاویدتهرانی- فرزادحمیدی -اسدشقاقی- یاسرمحمدی- حجت زمانی -منصوراصانلو-مصطفی جوکار- ولی فیض مهدوی- مهردادلهراسبی -سعید ماسوری-حشمت طبرزدی- پیمان پیران- وووو......را آزادکنید.
ابردل گیرشبانگاهانم………..من پراززمزمه ی بارانم…….دیریا زودشبی یا صبحی…..بی گمان می بارم....من پرازوسوسه ی بارانم