آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

زایش.....زندگی...مرگ .......ودیگرهیچ......................سهیک

پنداشتی

چوکوه...خاموش ودم سردم

بی درد سنگ ساکت؟

نی......قله ام.....بلندترین قله ی غرور

اینک درون سینه من التهابهاست

هرچند نستوه کوه ساکت سردم.......لیک

آتشفشان مرده خاموشم...................................حمیدمصدق

 

زایش......زندگی......مرگ ودیگرهیچ.... سهیک

 

زایش.......

بدنیا می آئیم..ازپس یک خاطره ..یا یک اجبار و گاهی هم ازیک عشق.

زایش ما دست دیگران است وآنها به شوق وگاهی هم بادلسردی و افسوس برما نانی می نهند

 

زندگی..........

 نوزادیم......کودک می شویم و کم کم بزرگ و بزرگتر...

ازنوجوانی به جوانی وازجوانی به پختگی و از پختگی با کهنسالی پای می نهیم.

روزها...هفته ها  ماه ها وسالهای این دورانها را دردفتری بنام زندگی خود می نویسیم

با همه تلخی هاشیرینی  ها...خوشی ها و ناخوشی ها

با همه اندوه ها....افسوس ها ...ودریغ ها

با همه نوشتن ها ..خط زدن ها و دو باره نویسی ها

با همه پیروزی ها و شکست ها

با همه قهرها ...آشتی ها

ما دراین دفتر همه واژه های خوش و نا خوش را یادداشت می کنیم

دوستی هایمان........عشق هایمان....دوستتدارم هایمان....تنفر ها.یمان.وفاداری و پایداری در پیمان هایمان و پیمان  شکستن هایمان...............آرزوهای لبریز....دل تنگی های سرریز

سهیک فکرمی کند که زایش او دست دیگران بوده ولی بی تردید درازای زندگی و مرگ او دردست خودش است

سهیک می خواهد دراین واپسین های دوران شمعی کوچک باشد

سهیک اگرچه ابریست دلگیر ولی  دوست دارد بیارد تند و آرام و ریز و سرکش.

من دوست دارم فاصله زندگی تا مرگ را با تقدیم زیباترین واژه های دوست داشتن و عشق ورزی پرکنم

تلاش خودرا کرده و می کنم اگرمانند یک درخت هم  مفید باشم کافی است.

 

مرگ.................ودیگرهیچ

مردن حقیقتی است که خیلی ها آنرا انکار و در دوردست های ناپیدا می بینند چنانکه حتی ازفکرکردن به آن ناخرسند می شوند ولی مرگ به باور من بسیار نزدیک است و دردسترس وچشم انداز همگان

درنهایت امید همیشه به مرگ می اندیشم که از واقعیت نمی توان گریخت.

فاصله زایش تا مرگ........نامش زندگی است و تا می توانیم این فاصله را زندگی کنیم...با دوستان و ناآشنایان...باهمه ی مردم شهروجهان.

دوست بداریم........مهربورزیم.....عاشق شویم و درعشق ودوستی  خودی را همیشه شناور نمائیم

دوستت می دارم........واژه ساده ایست........آنرا بی بهانه تقدیم همه کنیم وازناآشنایان آشنا بسازیم

 

دوستان گرانقدرم چه آنهایی که کمتر و چه آنهایی که بیشتر عشق و دوستی را لزلابلای واژه ها و جملات من خوانده و یا می خوانند..................دوستتان دارم بی بهانه........به شما می اندیشم... عاشقانه

ارادتمند و دوستدار همیشگی شما........سهیک آخرین تراانه و زمزمه های باران.

 

 

نظرات 20 + ارسال نظر
بنفشه 19 - دی‌ماه - 1384 ساعت 07:48 ب.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

سهیک عزیز:
واقعیت هایی که در دلم فقط تکرار میکردم -به روز کردید.و درست همین است که گفتید مهر ورزیدن -بخشیدن . بخشوده شدن.اما اگر گزیده شدیم چه؟باز هم از محبت لهیده امان بخشی دیگر را و یا همه اش را بی درخواستی بدهیم؟و مرگ .به نظر من قشنگ ترین بخش زندگی مرگ است .نه از سر نا امیدی گفته باشم .جسم میرا است اما ما در جسممان خلاصه نمیشویم که بترسیم و حتمن دنیای ناشناخته بعد از مرگ بسیار بزرگتر خواهد بود و نگاه ما بسیار شکافنده تر .

گلبرگ* 19 - دی‌ماه - 1384 ساعت 09:24 ب.ظ http://www.tagarrg.blogsky.com

دوست گرامی با درود

چه زیباست......فاصله تولدتا مرگ را عاشقانه زیستن
چه خوب است عطرتو
بوی تو
رنگ گل واژه های تو
وقتی بدیدارت میایم..........گوئیا

بدنیائی ازنوروشوروعشق و ترانه وامید پای می گذارم
تو بی بهانه خوبی

دوست دارهمیشگی تو

دری به سوی نگاه 20 - دی‌ماه - 1384 ساعت 01:05 ق.ظ http://daribesoooynegah.blogfa.com/

با سلام دوست گرامی
من همیشه از انتقادهای سازنده خوشحال میشوم و هیچ گاه آزردهخاطر نمی شوم
در باره وضع اجتماع با شما موافقم اما نباید همه چیز را به گردن روزگار انداخت
در باره کارایی حکومت های دینی به نظرم اگه ما درست به احکام اسلامی عمل کنیم هیچگاه دچار مشکل نمیشدم
آیا اگر همه ثروتمندان خمس زکات مالشان را درست به موقع بدهند مشکلی به نام فقر وجود دارد اگردر رفتار های اجتماعی احکام دینی رعایت کنیم مشکلی پیش می آید
و این همه چشم چرانی وجود داشت
در باره کشت زار مردان آن را درجاهای مختلف دیدم
یادم نمی یاد کجاها ولی با آن در کل درجامعه ایرانی موافقم
در باره ریشه های اعتیاد و تن فروشی که بر میگردد به مسایل مادی و اشتغال و نبود سرگرمی های سالم برای جوانان باید بگم اگه کسی اینها را نداشت باید معتاد و تنفروش بشه! چه بسا خانواده های فقیری که بهترین جوانان را برای خدمت به این مرز بوم عرضه میکنند
و ممنون از لطفت نسبت به نوشته ام
در باره روشن کردن ریشه ها
دوست من
من بریدم از ریشه
تمام دنیا را
که جای نیشش هست
بروی جان جانا
همیشه موفق موید باشی
خوشحال میشم از راهنمایی ارزشمندتان
اگر اشتباهی می کنم خوشحال میشم برادر کوچکتان را راهنمایی کنید
در پناه حضرت دوست

امین 20 - دی‌ماه - 1384 ساعت 02:52 ب.ظ http://adad.blogsky.com

سلام دوست عزیز
در مورد واژه های پارسی باید بگویم که خیلی خوب است که ما پارسی سخن بگوییم ولی اگر یک باره همه را عوض کنیم نوشته ها و سروده های پیشین فارسی از بین می رود برای نمونه دیوان حافظ و سعدی و مولانا پس باید سعی کنیم تنها ربان روز مره خود را کمی بیشتر پارسی گرایانه بکنیم .
در مورد حروف عربی هم این که به واژه هایی که پارسی اند اما با حروف عربی نوشته می شوند معرب گفته می شود .
همه واژه های پارسی معربند چرا که هیچ کدام از واژه های ما با خط و نگارش پارسی نوشته نشدند .

صبا 20 - دی‌ماه - 1384 ساعت 03:07 ب.ظ http://kouli.blogsky.com

با درودی گرم ....

این سیر پر است از ابهام و تازگی...
کاش با دیده ای روشن گام به دنیای فردای خویش بگذاریم....

شاد باشید و همواره شاد شاد شاد.....

تنهای دیوانه 20 - دی‌ماه - 1384 ساعت 03:15 ب.ظ http://www.tanhayedivane.blogfa.com

سهیک عزیز
ما هم دوستت داریم بی بهانه...

فرشته مهر 21 - دی‌ماه - 1384 ساعت 01:11 ق.ظ http://hamdele-aghaghiha.persianblog.com

سهیک همیشه باران است و نه اخرین ترانه باران
سهیک به اندازه تمامی شبنم های ایران پر از اندیشه پاک است
سهیک ترانه خوان است
ترانه خوان حقیت و درد...
سهیک قدمهاییست پر درد اما همچنان رهرو
سهیک یک ایرانیست

نازنی سهیک عزیز هم میهن با ارزشم به امید آزادی تو و یاور دوستانت

ََََََع.سربدار 21 - دی‌ماه - 1384 ساعت 02:13 ق.ظ http://paradias.blogsky.com

مرگ بعد زندگی بعد مرگ بعد زندگی ...... خوش باشیم وخوش خواسته باشیم احوال دل یاران را

رعنا 21 - دی‌ماه - 1384 ساعت 10:28 ق.ظ http://asireshab.blogspot.com

من معتقدم وقتی همه چیز وهمه کس را دوست دارم..آسمان کوه زمین اب ودرخت کودک وپیر وجوان و....همه شان مال من است....من غنی ام.....ثروتی بالاتر از این نیست با عشق همه چیز مایملک ماست......شاد باشی دوست من

ترانه* 21 - دی‌ماه - 1384 ساعت 02:34 ب.ظ

سهیک نازنین سلام
خوبی؟ عزیز مهربان

ازراهنمایی و انتقاردشما ممنونم
درست است باید فاصله تولد تا مرگ را تا می توانیم خوب زندگی کنیم....خیلی زیبا می نویسید
ومن همیشه ازنوشته های شما لستفاده می کنم

شادو سلا مت باشید

جواد 21 - دی‌ماه - 1384 ساعت 08:37 ب.ظ http://www.sayeh-roshan.blogfa.com

سهیک عزیز ..... دوست من

تو معلم من بودی.....

تو به من درس زندگی را آموختی .......

تو به من اموختی که دوستت دارم را بی بهانه بگویم :

به همه مردم شهر....

پیر مرد تنها.... کودک بازیگوش.... دختر همسایه....

تو به من خدا را شناساندی آن خدایی که مرا میفهمد ..... آن خدایی که مرا میداند....

تو به من عشق را اموختیی.... و اینکه عشق در همین نزدیکی هاست...

وبزرگترین چیزی که از تو آموختم :

آن چیزی را بپذیرم که خودم به آن رسیده ام نه تراوش ذهن دیگران

و من از تو اندیشیدن را آموختم.......

دوستت دارم ...........

دوستت دارم..............

دوستت دارم.............

نیوشای سخن 21 - دی‌ماه - 1384 ساعت 11:37 ب.ظ http://niushasokhan.blogsky.com

سهیک خوب
فاصله‌ی بین تولد و مرگ نامش زندگیست ... اما ایا هر گذر از این مسیر را می‌توان زندگی خواند؟ و یا چگونه گذری خواهد بود این نام زندگی؟
مرگ نیز نوعی تولد است تغییر شکل داده
ترسی در آن نیست وقتی به خود مطمئنیم
وقتی بر این باوریم که زیبا زیستیم و از این زیستن راضی
نه برای خشنودی فردی که برای رضایت انسانی خودمون
ما زیستیم به معنای زیستن نه به معنای نفس کشیدن
ما زیستیم از برای بودن نه برای ماندن
ما زیستیم از برای عشق
عشقتان پایدار
وجودتون سبز
و طراوت باران این دیار همیشه مانا

در پناه معبد عشق

نیوشای سخن 21 - دی‌ماه - 1384 ساعت 11:39 ب.ظ http://niushasokhan.blogsky.com


دوستی می گفتن :

در عرض یک دقیقه یک نفر رو میشه خرد کرد در عرض یک ساعت میشه یکی رو دوست داشت در عرض یک روز میشه عاشق شد ولی یک عمر طول میکشه تا بتونی فراموشش کنی

پاینده باشین و مانا

اشکمهرکوچولو 22 - دی‌ماه - 1384 ساعت 12:33 ق.ظ http://www.ashkmehr.blogsky.com

سلام٬ امیدوارم خوب باشین ٬ خیلی زیبا نوشته بودین ٬ مثل همیشه ٬ ممنون که پیشم اومدی ٬ در پناه آسمان ...bye bye honey

فرشته مهر 22 - دی‌ماه - 1384 ساعت 08:22 ق.ظ http://hamdele-aghaghiha.persianblog.com

سهیک جان ما رو دوست نداری به ما سر نمی زنی؟
همه دوستت داریم هم تو رو و هم یاور رو

قاصدک 22 - دی‌ماه - 1384 ساعت 10:39 ق.ظ http://payizan.blogsky.com

سلام سهیک جان
خوبی؟
پشت سدی سنگین
از سکوتی غمگین
دل تنهای من آنجا مانده است
مثل یک پرنده خسته
به دنبال شعاعی از نور
تا کی آغاز کنم از سر نو
جنب و جوشی که بفرساید ازآن
تن این سد ستبر...

قاصدک 22 - دی‌ماه - 1384 ساعت 10:57 ق.ظ http://payizan.blogsky.com

انگار مدتی است که احساس می‌کنم
خاکستری‌تر از دو سه سال گذشته‌ام
احساس می‌کنم که کمی دیر است
دیگر نمی‌توانم
هر وقت خواستم
در بیست سالگی متولد شوم
انگار
فرصت برای حادثه
از دست رفته است
از ما گذشته است که کاری کنیم
کاری که دیگران نتوانند
فرصت برای حرف زیاد است
اما
اما اگر گریسته باشی…
آه…
مردن چقدر حوصله می‌خواهد
بی‌آنکه در سراسر عمرت
یک روز، یک نفس
بی‌حس مرگ زیسته باشی!
انگار این سال‌ها که می‌گذرد
چندان که لازم است
دیوانه نیستم
احساس می‌کنم که پس از مرگ
عاقبت
یک روز
دیوانه می‌شوم!
شاید برای حادثه باید
گاهی کمی عجیب‌تر از این
باشم
با این همه تفاوت
احساس می‌کنم که کمی بی‌تفاوتی
بد نیست
حس می‌کنم که انگار
نامم کمی کج است
و نام خانوادگی‌ام، نیز
از این هوای سربی
خسته است
امضای تازه من
دیگر
امضای روزهای دبستان نیست
ای کاش
آن نام را دوباره
پیدا کنم
ای کاش
آن کوچه را دوباره ببینم
آنجا که ناگهان
یک روز نام کوچکم از دستم
افتاد
و لابه‌لای خاطره‌ها گم شد
آنجا که
یک کودک غریبه
با چشم‌های کودکی من نشسته است
از دور
لبخند او چقدر شبیه من است!
آه ای شباهت دور!
ای چشم‌های مغرور!
این روزها که جرأت دیوانگی کم است
بگذار باز هم به تو برگردم!
بگذار دست کم
گاهی تو را به خواب ببینم!
بگذار در خیال تو باشم
بگذار…
بگذریم!
این روزها
خیلی برای گریه دلم تنگ است!

[ بدون نام ] 22 - دی‌ماه - 1384 ساعت 12:35 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

کدامیک از درختانی که زیر سایه شان با هم قدم زدیم، قسم بخورند
تا تو صداقت نگاهم و پاکی عشقم را باور کنی؟!

[ بدون نام ] 22 - دی‌ماه - 1384 ساعت 12:38 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

کدامیک از درختانی که زیر سایه شان با هم قدم زدیم، قسم بخورند
تا تو صداقت نگاهم و پاکی عشقم را باور کنی؟!

محسن فری 8 - مرداد‌ماه - 1386 ساعت 11:26 ب.ظ

درود بر هر که بعد از خدای رحمان ماندنی است تقدیم به فری گلم دوست داشتنی ترین دوست من فریبا لطفی...به تمام فریبا های دنیا تبریک میگویم...فریبا به معنی(دل ربا .زیبا)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد