-
اسفند ماه تکان خوردن زمین برای رویشی دوباره............. سهیک
8 - اسفندماه - 1385 21:27
337.... اسفند ماه پیش درآمدی برموسم نو زندگی گیاه وچند مناسبت مهم دگر...... هفدهم اسفند روزجهانی زن.... گرچه هرروزباید زمان گرامی داشت مقام والای زن باشد ولیکن هفدهم اسفند( هشت مارس) روزبررگداشت جهانی زن برتمامی زنان مبارز وتلاشگردرراه رفع نابرابری ها وتبعیض ها وهمه زنان تحت ستم مردان وقوانین زن ستیز تهنیت باد... باشد...
-
به یاد خالق کهن دیارا ( نادرنادرپور) باشیم................ سهیک
1 - اسفندماه - 1385 01:17
…..336 بایادی ازسرایشگرواندیشمند وپژوهشگرتوانا زنده یاد نادر نادرپور... آه ای دیاردوست ای سرزمین کودکی من خورشید سرد مغرب برمن حرام باد تا آفتاب توست درآقاق باورم... ای خاک زرنگار.... ای لوح جاودانه ی ایام ای پاک..... ای زلال ترازآب وآئینه من نقش خویش را همه جا درتودیده ام تاچشم برتو دارم.... درخویش ننگرم...... کنش...
-
یادی از بهمنی که آوارمان شد...................... سهیک
18 - بهمنماه - 1385 15:28
335... به یاد گل های پرپرشده راه آزادی ایران. تاریخ این کهن دیارراباید باخون نوشت... خون هزاران جانبازراه رهایی.... این قصه خواندنیست......... ا افسانه های بیشترتلخ وکم ترشیرین مردمی که بیش ازصدسال است برای آزادی ورفاه وامنیت وسربلندی تلاش می کنند و هم چنان درراه هدف وآرمان خویش باپایی خسته واندامی خونین اما هم چنان...
-
دوستان نارنینم .. زیباترین دوستت دارم ها تقدیم به شما.....سهیک
1 - بهمنماه - 1385 00:15
334 وابتدای سالی دگردرکنارشما همراهان وهم آوازان و هم شوران... سهیک ژانویه 2007 برخیز وبیفشان وبباران مارا سبزاست ترانه ی بهاران مارا ای شعله هرشکفته ای آتش عشق برخیز وبیانگیز وبسوزان مارا......................... پرویزمقصدی. .......................... کنش یکم.......... داستان دردالود نازنین فتحی ودل آرا دارابی بهترین...
-
بایاد همه دوستی هایی که چون گل شکفت..........سهیک
20 - دیماه - 1385 01:15
….333 خدمت ناچیز.... ( ویلیام وردزورث) به تداوم خویش خدمت ناچیز خدمتی راستین باشد ازجانب دوستان اما به تواضع... نه به منت به سایه ی گسترده مینای سپید پناه می دهد از هرم آفتاب به شبنمی که درنگ می کند. .................................. دوستان بادرودی گرم وسزاوارسپاسی بیکران از همه شما آخرین ترانه ی...
-
با زنان مبارز وتلاشگرایران زمین همگام شویم......... سهیک
14 - دیماه - 1385 14:43
332…. به بهانه برپایی کمپین جهانی تغییربرای قوانین تبعیض آمیزو زن ستیزدرایران…… ژانویه 2007 سهیک زن ایرانی.......... من زنم….. نیمه جها ن نه کم……… نه بیش زندگی….. عشق……. آزادی..انتخاب… حق من است آنکه من را نیم نگاه ونیمه ام راپهنا ن کرد نه زن بود…….. نه فرزانه انسا ن من زنم…یک حقیقت آسان باورم کنی یانه…… فریاد خواهم...
-
به یاد تمامی زندانیان راه آزادی اندیشه وبیان درمیهن.........سهیک
4 - دیماه - 1385 14:38
331 چند دل نوشت کوتاه........................... سهیک پائیز2006 1-- باران باران می شوید شیروانی هارا... زمین را...درخت را ویاد تورا درمن زنده می کند تو ارتبا ربارانی شاید نه...... خودباران. پس ببا ر بی دریغ ببا ر برهمه خشکی هایم ببار ... ببار وخیسم کن می خواهم تازه بمانم تازه چون بوی باران برعلف برخاک. 2—دوستت دارم ها...
-
به یاد دکترهما دارابی که جسم خودرا بسوخت تا روشنی بخشد.....سهیک
21 - آذرماه - 1385 19:25
330 نگاهی گذرا به چند سروده ازبزرگان سرایشگری درجهان.... 1- الیا ارنبورگ..... ایمان ... یک چشم بنداست... دیواری دربرابربینش به خیره مگو...که ایمان کوه را به جنبش درمی آورد ایمان به جسم بی جان...... جان می بخشد! من جسم بی جان نیستم....انسانی زنده ام من تنها به تو ایمان دارم ای وفادارترین..... به قرن و به انسان! 2- پل...
-
دوستتان دارم. ...کوچکترین هدیه من به روسری سفید ها........سهیک
12 - آذرماه - 1385 00:39
یک هفته ونیم نگاه.......................... سهیک شنبه............ هزاران آفرین برروسری سفید ها...... فیلم آفساید به کارگردانی جعفرپناهی موفق به دریافت دومین جایزه جهانی گردید این فیلم پس از دریافت جایزه خرس نقره ای از جشنواره برلین در فستیوال لایف نیز موفق به دریافت جایزه حقوق بشر شد...... جعفرپناهی پس از دریافت این...
-
به یاد دوتلاشگرراه آزادی پروانه اسکندری وداریوش فروهر...سهیک
1 - آذرماه - 1385 20:30
یا داشت های تلنبارشده.......................... سهیک کارمانیست شناسایی ((راز)) گل سرخ //کارماشاید این است // که در((افسون)) گل سرخ شناورباشیم.//پشت دانایی اردوبزنیم// دست درجذبه یک برگ بشوییم وسرخوان برویم>>>> سهراب سپهری. شنبه..... امروز وقتم به دقت کردن درباره شخصیت خانم دکترکندولیزارایس گذشت.. به باورمن...
-
زمزمه های باران.. روری فریادخواهند شد...........پائیزدرنگاه سهیک
17 - آبانماه - 1385 00:55
به یاد گل پرپرشده درگفتارم.. بیادزخم ماسیده درپندارم....به یادآرام بخش جانم.....بنام مادرم......به نام ایرانم دو دل نوشته پائیزی>>>>> سهیک پائیز2006 دماوند. 1- درانتهای شب... درمنتهای هرسیاهی شب خورشید ایستاده است...... بلندوسرفراز تارنگ شب راباکلک زرین خود بیاراید..... پس هرشب هولناکی به پگاه می...
-
پائیز... فصل از برگ سرریز و یاد تو ای مهربان ترین.........سهیک
2 - آبانماه - 1385 11:20
دل نوشت های دوران خستگی………………….. سهیک پائیز 2006 دماوند 1- خسته خسته ام ………… خسته خسته ازراه های دور خسته از موش های کور خسته از شب ...شب های تب دار خسته ازروز.... روزهای بی تپش کشدار خسته ام .... خسته از دیوار های بلند از پگاه بی لبخند نه غا ر غا رکلاغ هایی که از مدرسه بازمی گردند نه شادی گنجشگ هایی که درپی هم...
-
فصل ها ورنگها.................... سهیک
24 - مهرماه - 1385 23:57
در بحرصفا .............. گداختم همچونمک .... نه کفر نه ایمان....... نه یقین ماند ونه شک اندردل من ستاره ای پیداشد گم گشت در آن ستاره هر هفت فلک. شمس تبریزی زندگی سرشاراست از آن های شتابان که مارا به سوی سفربی بازگشت می کشانند دراین راه سرشارازپیچ وخم ومانع هرکس هنرزندگی کردن راآموخت می تواند پایه وجودی خودرابعنوان...
-
تا می توانیم زندگی کنیم............. سهیک
25 - شهریورماه - 1385 18:00
دو دل نوشته کوتاه..... درموسم دوستی....... ( سهیک تابستان 2006 تهران) پل....... پلی است میا ن بود ونبود نامش... زندگی مهلت ها........ اندک اند ندا نسته ها........ بسیار وناگفته ها..... درنهان خانه دل برجا غنیمت بداریم........ این فرصت تنگ را تا می توانیم........... دوست بداریم تا دل می تپد............. عشق بورزیم تا...
-
برای همه آنهانی که بی بهانه دوستشان دارم.........باران
9 - شهریورماه - 1385 15:59
چند دل نوشته کوتاه.........درموسم عاشقی ( سهیک- تابستان ۲۰۰۶ تهران) 1- ابری باش بارا ن شو.... ببار زمین خشک دلم تشنه توست ببار تا ... ازسرزمین دلت سر برون آرم بگذار درتو برویم سبزشوم ای آفتابی ترین لبخند وقتی درآبی ترین نقطه دریای دلت گم شدم روزی از پشت سیاهی چشما نت.... طلوع خواهم. 2- وقتی تورایافتم خورشید...درپشت...
-
به یاد تو درزیرباران.............................سهیک
23 - مردادماه - 1385 13:16
پرسه درخود......................! سهیک سالها........ درخود بدنبال کسی می گشتم بی وقفه و پیگیر.. برای یافتن خود آن بیگانه پنهان شده درمن ............ وسرانجام یافتمش اگرچه درخستگی ها درمیانه ی روبه شیب ها........ درامتدادهای رو به پایان... اکنون.... این خود پیداشده درمن چونان مادردلسوزم دست دردست مرابسوی بی خودشدن راه...
-
نیم نگاهی به مثلث عشق...............................سهیک
10 - مردادماه - 1385 22:42
برداشتی از کتاب خسرو شیرین/////////////////////// نظامی گنجوی................. سهیک .............. فرهاد دربیستون برای شیرین آهنگ عشق می نواخت شیرین درخانه برای فرهاد شال می بافت! خسرودرمیدان سواری... اسب می تاخت! فرهاد.............. عاشق شیرین بود خسرو............فرهادرادوست داشت شیرین ....... خسرورا پادشاه وفرهاد را...
-
تقدیم به همه آنها ئی که دوستشان دارم ودرتک تک لحظاتم جاری اند..
9 - مردادماه - 1385 00:55
پیرانه سری................... سهیک یک پند ویک دل نوشته ناخرسند که........... مرگ یک حقیقت ناب است........... ازمرگ نهراسید ولی همیشه باامید...درمرگ غوطه ورباشید که............همه فانی اند هیچ کس رابقای جاوید نیست....... پس تا فرصت دارید...زنده بودن رابازندگی درآمیزید و........... دوست بدارید عاشقانه........... امابه...
-
دیباچه ای برپایان برای دل نوشت هایی نو...........سهیک
31 - تیرماه - 1385 19:28
همی گویم وگفته ام…. بارها بود کیش من……….. مهردلدارها پرستش…. به مستی است درکیش مهر برونند زین حلقه…….هشیارها کشیدیم درکوی دلدادگان ..... میا ن دل و کام دیوارها چه فرهاد ها.... مرده درکوه ها........ چه حلاج ها.... رفته بردارها بهین مهرورزان که آزاده اند.......... بریزند دردام جان…… تارها بخون خود آغشته ورفته...
-
روشنفکر ی ودینداری! چرا باهم خوانایی ندارند؟؟..............سهیک
25 - تیرماه - 1385 13:26
کارنامه.... چماق... زنجیر...شمشیر تحقیر..توهین سلول انفرادی شکنجه... کتک..آزارجسمی... سنگسا روتجاوزجنسی جنگ..خشونت وترور جوخه های مرگ گورهای بی نام ونشان اینست آئین ما!!!!!؟ وبازهم نقشه وفریبی دیگر نگاه رحمانی! نواندیشی دینی روشنفکرمذهبی؟؟؟!! بس کنید...شریران شرور... راهزن وگردنه بند...خونخواروجلاد..ریاپیشه وفریب...
-
درهمه دیرمغان...نیست چومن شیدایی...................سهیک
12 - تیرماه - 1385 13:08
سفر.......... ازخودجداشدم بارسفربستم مقصد.........کجا؟؟؟ دل خانه ی........امن دوست آنجا که لبخند مهربانی برهرلبی بی بهانه جاریست می دانستم واژه ها در آن فرگاه..... جانی دگرخواهندگرفت دوستت دارم رارنگی نازه زدم تاتقدبم کسانی کنم که ماه هاست ازورای دکمه ها وکلیدها دلدادگی زلال را درگوششان زمزمه کرده ام... دوستت دارم...
-
آیا تاکنون به رسوم غنی شده !وارداتی تازی ها فکرکرده ایم؟؟؟..سهیک
1 - تیرماه - 1385 00:24
سکوت گورستا ن خاکی را می شکند گریه ها........ شکوه ها وگلایه هایی که گاهی ازته دل نیستند. جنازه.....قبر.....گورکن وتکه خاکی که تقدیم به یک مرده گردیده برای همیشه. انبوهی ازدوستا ن ورفیقا ن سرشارازشوروتاسف واندوهی که آنی و گذراست....سیاه سیاه جامه هاسیاه؟ گلهای بسیاری بدست خودخواهی وفخروفراموشی آدمها درزیر آفتا ب...
-
گلی جان....همسروهمراهم...عاشقانه دوستت می دارم...........سهیک
22 - خردادماه - 1385 23:02
گلی...گلی که بویم کرد........ومرافهمید............. خسته بودم ....ازمارکس و لنین...انقلاب! مائو را بارها ازبرکردم وچه گوارارا درذهن خودمرور چه رویا های قشنگی بودند..... آرزوهای بلند ما چون کوهی ازیخ آب شدند ومن وما دل آزرده وبهت زده تماشاگر بازی بازیگران فریب کاری بودیم که برهرچه زشتی وپلیدی بود رنگ بی رنگ برادری...
-
کودکان کار قربانیان شرایط اجتماعی بیمار..................سهیک
10 - خردادماه - 1385 13:38
کودکان کار......... با چشمانی پرتمنا ودستانی لطیف چون گلبرگ می دود در کوچه- خیا با ن های رنج بدنبا ل تو... بدنبا ل من برای زنده ماند ن. فرزندان کارزائیدگان دردو اندوه وفقرند وبرایند پیوند های ناخواسته واجباری... حاصل خریدوفروش تن و احسا س شانه ها ظریفشا ن بارزنده بودن را به سختی میکشد بادستهای ناتوانش درجا ده های بی...
-
هرزمان که دراوج اندوهی به گلایه های زن گوش بسپار.........سهیک
30 - اردیبهشتماه - 1385 23:43
اجرای عدالت! درشهرسوخته درشهرسوخته فرمانروایان زمینی دراوج شهوت قدرت دردنیای تخیل وایهام! دربرجهای عاج بتونی فرما ن آسمانی صادرمی کنند! آن جا که هم سانی وا ژه ایست متروک تقسیم ستم روشی است ستوده وعدالت ! ترازویی است که همیشه نیمه ای ازآن بسوی عدالت نویسان! سنگینی می کند درشهرسوخته سهم هرکس را برسفره اش گذاشته اند به...
-
به زنان می اندیشم..هم چنان که به گل........................سهیک
11 - اردیبهشتماه - 1385 11:38
دوست....... کسی ا ست که نگرا ن توست دوست.....کسی است که.. خنده ها یش را گریه ها یش را دردل مانده هایش و وتوشه راهش را با تو....قسمت می کند دوست... گاهی خود توست اما... به زبانی دیگر هرکس درتو روا ن وجاری شد هرکس تورا باتمامی تو... دوست دا شت هرکس که ا ز سردوستی باورها یت را به نقد کشید وآئینه ای جلوی رویت گذاشت تا تو...
-
دوستی را دگربارتعریف کنیم...........................سهیک
30 - فروردینماه - 1385 16:17
دوست... روزنی است بسوی نور هرکجا که باشد نزد یک...... یاکه دور وقتی تنها هستیم وقتی درخودفرومی رویم هنگامیکه ازدرودیواروهمسایه دل آزرده هستیم زمانیکه نزدیک ترین کسان خود را خنجربه دست درسایه خود می بینیم آنگاه که بدنبال شانه ای امن می گردیم تا تمامی اندوه ها یمان را گریه کنیم وزمانیکه در انتهای بن بست بردیوارناخن می...
-
عشق راهرگزنمی توان دریک چهارچوب مبهم زندان کرد........سهیک
19 - فروردینماه - 1385 16:37
عشق یعنی خواستن... راهی شدن عشق یعنی کم بودن......کافی شدن عشق یعنی گم بودن..... پیداشدن عاشقانه..... راهی دریاشدن عشق یعنی من نه... تو... ما...جملگی عشق یعنی هم دلی... یکتا شد ن شهر خاموشان وتنهایان ودل آزردگان مملواز.... شادی وشیدایی شدن شوروشوق زندگی .... عشق است....عشق. درباره عشق گرچه سخن هارفته است ولیکن بقول...
-
دل را به آسانی گرو... نگذاریم..........................سهیک
13 - فروردینماه - 1385 10:46
دل........ هرچیزگرو....نهادنی دیرویا......زود بازگشتنی و پس گرفتنی است... الا...... ..... .... دل. دل را به کسی می بسپاریم که دل شناس ودل نگه دار باشد. دل زخمی راهیچ نوش دارویی درمان نمی کند. دوستان خوبم با درودوسپاس ازجملگی شما مهرورزان........... درمهلتی مناسب تر این داستان بلندراپی خواهم گرفت تا آن زمان.......
-
درراه سفرم... سفری به درون خویش...........................سهیک
3 - فروردینماه - 1385 00:42
داستان بلند سفر……………..سهیک چوازاین کویروحشت به سلامتی گذ شتی به شکوفه ها….به باران برسان سلام ما را……………………….. استا د شفیعی کدکنی سفرچیست؟ سفریعنی جدا شدن…. دل کندن..دل بریدن وقتی سفرمی کنیم…. یعنی ازکسی… جیزی و یا جایی…خسته ایم سفریعنی پاسخ به بی قراری وقتی سفرمی کنیم یعنی به قراری مان گوش کرده ومیدان داده ایم وقتی...