آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

باقی اگربود صرف می ومطرب می کنم!.....سهیک

 

 

 دلنوشته ای پائیزی ............................................. سهیک  

...........................

زندگی ومرگ..

گلی برشاخه پرپرشد

ستاره ای درآسمان فروافتا د

برگی ازشاخه درخت جداشد

پرنده ای ازلب بامی پرگشود  

..

کودکی به دنیا آمد

تخمی از دل خاک خودرا به سختی بیرون کشید

غنچه ای بازشد

شاعری شعرتازه سرود  

..

اینست  رسم زندگی

گربیش دل ببندم

به حساب وکتاب سالهای نیا مده

سخن های ناگفته

راه های نرفته  

..

لحظه ها _ دقایق راازدست داده ام

پس زندگی راتاجرعه آخر سرمی کشم

مست می شوم

محومرگ تافراخنای امید 

..

دل راچنان آسان می بندم

که بازکردنش به آنی ممکن باشد  

..

فردا همین امروزاست

یا چیزی شبیه به این 

..

پس چه بنشینم؟

سرشارازبوی زندگی خواهم شد

می خندم_ می رقصم _ فریادمی کنم  

..

دوستت دارم هارا بوسه ها را

باعشق هدیه می کنم

به تو به او به همه

حتی به کسی که

اورا ندیده ام

وشاید هیچگاه هم نخواهم دید 

ازچه ذخیرکنم این

ساده ترین داشته را  

..

ازچه بترسم؟

روز مبادایی جزاین نیست

اول وآخر قصه همینجاست  

..

پس می نویسم با شور وجسارت

قلبی اگرسالم بود بخشیده ام

کلیه ای گرکارگر

باقی هم هدیه به آتش  

..

آنقدرخودخواه نیستم

که قطعه زمینی را

به رسم سنت های نمناک

تاهمیشگی های دور

آز آن خودکنم!  

..

روزی باخرسندی دیگران

پای بر هستی نهادم

کنون نیز با رضایت خود

دست از جهان می شویم  

..

چرخ هستی وهستایش

خواهد چرخید

بی من وتو... بی هیچ درنگی 

..

مامسافران راه های نرفته  و شعرهای نخوانده ایم 

پس به کم بهانه ای سبز می شویم

بقول سهراب: من چه سبزم امروز

وچه اندازه تنم هشیاراست

........ دورها آوایی است که مرا می خواند. 

 

........................................درو ها آوایی است. 

 

نازنین دوستان _ یکی ازیاران قدیمی اشاره می کرد که دوست کجا رفته ای؟ چرا مدتی است از واژه نگاری فاصله گرفته ای ؟ تورا با دشنه وگزمه ودرخونگاه چکار؟ گفتم راست می گویی ... کودک کار _ زن گریان _ نوجوان خسته ومعترض وپرسشگر عقل وهوشم را بکلی ازبین برده است و درکنارگذرشتابان روزهای بیقراری نیز_ و راست تر می گویی _  من که قلبی به کوچکی یک گنجشک دارم نباید درهیاهوی یک آشفته بازار خود راگم کنم _ پس زین پس گرروزهای دیگری باقی بود صرف مطرب ومی خواهم کرد تا غافل از احوال دل خویش نباشم......2008-11-22

نظرات 20 + ارسال نظر
فرداد 3 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 08:35 ق.ظ http://www.ablimu.persianblog.ir

با درودی گرم.
استاد، گل را اگر نازش را نکشی، آبش ندهی، نورش را بگیری، که دیگر زیبا نمیماند.
دل را هم اگر نرسی، میپوسد...
مطرب بزن به مستی
بر کوس بی ریائی...
آدرس ای میلم عوض شده.: ablimux@gmail.com
مواظب خودتان باشید.
ارادتمند همیشگی.

اندیشه 3 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 12:15 ب.ظ http://andisheh-hay-e-man.blogsky.com

سهیک نازنین و بی همتا!
هر کجا و در هر حالی باشی دوستت دارم و خواهم داشت.
سبز و تندرست باشی

محبوبه(تپش ثانیه ها) 5 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 04:48 ب.ظ http://tapeshesaniyeha.blogfa.com

سهیک عزیز مثل همیشه نوشته هات به دل آدم میشینه...موفق و سلامت باشی

پاییز برگ ریزان 7 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 08:09 ق.ظ http://azi.blogsky.com

سلام بر سهیک نازنین دوست عزیزم
مرسی که هنوز یادی از دوستهای قدیمی میکنی
من که هر چی صبر پیشه میکنم بی فایده است...

موسا 8 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 02:08 ق.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

سلام
موسا هستم
روزی
زیاد میهمانت بودم
و گاهی
میزبانت
هنوز
خوب می نویسی مرا!...

بهمن 9 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 01:03 ق.ظ http://masaferazad.blogspot.com

درود سهیک عزیز
جانا سخن از زبان ما میگویی
برایم زیبا بود مثل یک عیدی مثل شعر سهراب
بعضی از انسانها باید نقش آن کودک در مجموعه ((ما هیچ ما نگاه)) از سهراب را بازی کنند.وقتی به دانایی آغشته میشی دیگر شدی ...گریزی نیست.
پایدار و شاد باشید

پاییز برگ ریزان 11 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 10:34 ق.ظ http://azi.blogsky.com

این سکوت

اکنون

پاسخ سوالات بی شمارم را در خود جای داده!

ای کاش زودتر می فهمیدم
-----------------------------------------------------------------------به روزم

آرش 11 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 08:19 ب.ظ

سلام سهیک عزیزم...
چند وقتی بود که دلم برای اون سهیک همیشگی ..پر انرژی و شاد و با حال تنگ شده بود...خیلی خوش حالم که هستی...

چون ابر به نوروز رخ لاله بشست

برخیز و به جام باده کن عزم درست

کاین سبزه که امروز تماشاگــــه تست

فردا همه از خاک تو بر خواه د رست
تندرست و شاد باشی..
بافروتنی
ارش

پاییز برگ ریزان 14 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 08:53 ق.ظ http://azi.blogsky.com

سلام
ممنوم از حضورت

رضا 15 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 02:11 ب.ظ http://shekveh.blogsky.com

سلام خوبی منو که یادتو مییاد؟
امیدوارم سالم تند درست باشید

ناناز 16 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 12:18 ق.ظ http://onlynanaz.com

سلام بر شما
من و تو همسفر با آب بودیم
سبک ،بر جویبار افتاده بودیم
دو برگ ِ رنگ رنگ ِفصل پاییز
فتاده همسوی ِجویبار بودیم

خیلی زیبا بود.

قلمتان همواره سبز و شکوفا
جاودانه مانید.

فریبا 18 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 11:24 ق.ظ http://greenlady.blogfa.com

درود سهیک عزیزم
نوشتار زیبایت ناخواگاه چشمانم را نمناک کرد.
بی اندازه با احساس زیبایت هم سویم.
به بهانه دوست بداریم و این تنها راه حس کردن عشق است.
بسیار خرسندم که دوست خردمند و اندیشمندی چون شما دارم.
.
.
با نوشتار تازه ای به روزم و چشم انتظار نگاه شما.

پاییز برگ ریزان 24 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 09:59 ق.ظ http://azi.blogsky.com

سلام
چرا خیلی وقته چیزی نمیگی؟

شازده خانوم 25 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 03:35 ب.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

سلام سهیک جان
نوشته هات تغییر کرده . حداقل من اینطور احساس میکنم

اشکمهرکوچولو 26 - آذر‌ماه - 1387 ساعت 01:59 ق.ظ http://www.ashkmehr.blogsky.com

سلام ...
امیدوارم خوب باشین ...
ببخشید که مدتی نبودم ...
مثل همیشه زیبا و پر بار ...
سوالی کرده بودین در مورد غالب وبلاگ ... شخص خاصی رو نمیشناسم ...
اما این غالب فعلی زیبا و آرمش بخش هست ...

ممنونم که با قدم های سبز و رویاییتون کلبه ی سرد و نمناکم رو روشنایی بخشیدین ...
و باز به عمق نوشته هایم نظری بندازین ...

در پناه آسمان ... bye bye honey

پاییز برگ ریزان 2 - دی‌ماه - 1387 ساعت 11:31 ق.ظ http://azi.blogsky.com

سلام سهیک عزیز آپ کن دیگه..

نازنین 22 - مرداد‌ماه - 1388 ساعت 09:45 ب.ظ

سلام کاش میشد راز چشمان تورایانگاهت رامیان آسمان روی گلبرگ گل سرخی نوشت تا همیشه قاب کرد راز چشمان تورا تونستی یه سری به ما بزن

نازنین 22 - مرداد‌ماه - 1388 ساعت 09:45 ب.ظ

سلام کاش میشد راز چشمان تورایانگاهت رامیان آسمان روی گلبرگ گل سرخی نوشت تا همیشه قاب کرد راز چشمان تورا تونستی یه سری به ما بزن

نازنین 22 - مرداد‌ماه - 1388 ساعت 09:46 ب.ظ

سلام کاش میشد راز چشمان تورایانگاهت رامیان آسمان روی گلبرگ گل سرخی نوشت تا همیشه قاب کرد راز چشمان تورا تونستی یه سری به ما بزن

نازنین 22 - مرداد‌ماه - 1388 ساعت 09:47 ب.ظ

سلام کاش میشد راز چشمان تورایانگاهت رامیان آسمان روی گلبرگ گل سرخی نوشت تا همیشه قاب کرد راز چشمان تورا تونستی یه سری به ما بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد