آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

دل نوشته ی دلتنگ..................................سهیک

.من پراززمزمه ی بارانم.............(سهیک)

 

دیرگاهی است در این دیرخموش

دربدر در پی یک واژه ی ناب

گیج وگنگ ومبهوت

مات وسرگردانم

 

من به یک راهروبی عابر....

من به یک برگ رها گشته زشاخ

من به یک تنگ شرابی گلگون

من به یک بیت غزل می مانم.

 

چه کسی می خواند

شعرناگفته ی  بادی سرکش

چه کسی می بوید

عطرپنهان علف درگلزار

چه کسی می گوید

رازناگفته باران وتن خشک کویر.....؟

 

آسمان دل من روشن نیست

ابردل گیر شبانگهانم

من پراززمزمه ی بارانم

 

 

گوش کن...............می شنوی؟

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 24 + ارسال نظر
مجید 29 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 10:58 ب.ظ http://ehsasi.blogsky.com

سلام
وبلاگت خیلی قشنگه
مطالبش که حرف نداره عالیه
امیدوارم موفق باشی و همیشه همینتور قلمت سبز باشد برای نوشتن
به وبلاگ منم بیا خوشحال میشم

سامان 29 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 11:00 ب.ظ http://www.samanniazy.mihanblog.com


سلام
.وبلاگ زیبایی دارید.لینک و لوگو منو تو وبلاگتون بذارید به نام عشق و دوستی.یه خبری هم به من بده تا منم بذارم.به منم سر بزن .قربان شما سامان.

اریا ایرانی 29 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 11:17 ب.ظ http://jokdoni.blogsky.com

سلام
خوشحالم که وب لاگت رو دیدم....قلمت سبزو دلت شادو رخت گلگون باد

سفر کرده 29 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 11:29 ب.ظ http://safarkarde.blogsky.com

گوش شنوایی که ندارم اما زمزمه های تک بیت هایت گوش نا شنوای مرا عجیب نوازش میکند .....
شاید برخاسته از دل و یک احساس پاک است
زیباستی عزیز .....
آبی باشی

بنفشه 30 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 09:11 ق.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

اصلن دوست ندارم جایی برم و الکی بگم چه قشنگ بود اما باران نازنین خیلی قشنگ بود و من گوش کردم شنیدم .

ترانه 30 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 02:11 ب.ظ http://www.taraneh67@persianblog.com

سهیک جان سلام

خوبی نازنین؟
می نوشم از تنگ شراب تو ومست می شوم
سراپاهوش تا رازهای ناگفته باران رااززبان تو بشنوم

سالم وشاداب باشی همیشه

گیسو 30 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 03:44 ب.ظ http://raghseghalam.persianblog.com

آسمان دل من روشن نیست ابر دل گیر شبانگهانم من پر از زمزمه ی بارانم - سهیک گرامی سلام - عالی مثل همیشه - احسنت بر شما - منتظر شما هستم - آسمان دلت روشن - بارانی باشی / یا حق

زهره 30 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 04:42 ب.ظ http://من به یک راهروبی عابر....

من به یک راهروبی عابر....

من به یک برگ رها گشته زشاخ

من به یک تنگ شرابی گلگون

من به یک بیت غزل می مانم.


شب یلدای خوبی داشته باشین !

صبا 30 - آذر‌ماه - 1384 ساعت 09:54 ب.ظ http://kouli.blogsky.com

من پر از تشویشم....

درود فراوان....سهیک نازنینم...باران جاودانه من...
ببخشایید بر من اگر چیزی گفتم...
فقط دلتنگ شدم و دل نگران....
می دانید تازگی ها دل نازک شده ام....
از کوچکترین ابهام هم می هراسم...
ببخشید و ممنونم ...
من این برگ را از جان دوست تر میدارم بزرگ جاودانه ی من.
سکوت این صفحه برایم ...دشوار است...
فقط ...دوستتان دارم....

فرداد 1 - دی‌ماه - 1384 ساعت 05:08 ق.ظ http://www.ablimu.persianblog.com

نازنینم با درود و تهنیت. امیدوارم آسمان دلت روشن تر بشه. اینکه گفتی روشن نیست شکسته نفسیه نازنین. تو به یک تنگ شراب گلگون... تو به دیوان غزل میمانی.

هادی 1 - دی‌ماه - 1384 ساعت 11:52 ق.ظ http://http:/www.blackheart.blogfa.com

یه تلنگر بزنین به حال من
اشک گرم گوله به گوله می چکه
تو دلم شرشر بارون می گیره
اشک چشمام تو دلم می ترکه

عالی بود.لذت بردم.من هم به روز شدم
به من هم سر بزن.

ملکه سبا 1 - دی‌ماه - 1384 ساعت 03:13 ب.ظ

من تمام ِ تمام اَم ..

مجید 1 - دی‌ماه - 1384 ساعت 10:00 ب.ظ http://ehsasi.blogsky.com

سلام دوست عزیز من اپ کردم
منتظرتم حتما بیا

ترانه 1 - دی‌ماه - 1384 ساعت 11:11 ب.ظ http://www.taraneh67@persianblog.com

سهیک جان سلام
خوبی عزیز؟

توبگو...........میشنوم
همه ی زمزمه ی باران را
شستشو ده تن خاک
بشکن آن عهدقدیم
بسرود....................ای همه سبزی برگ
ای تمنای گل نرگس باران خورده

بهترین گل واژه.........کلمات رنگین
همه تقدیم تو باد........که به دیوان غزل
به شکوه یک باغ
که به یک تنگ شراب کهنه
که به یک شعربلند پرواز
که به آهنگ سحر می مانی

شاداب و سالم و هم چنان پرتلاش باشی

نیوشای سخن 2 - دی‌ماه - 1384 ساعت 02:31 ق.ظ http://niushasokhan.blogsky.com

چه کسی می خواند
شعرناگفته ی بادی سرکش
چه کسی می بوید
عطرپنهان علف درگلزار
چه کسی می گوید
رازناگفته باران وتن خشک کویر.....؟

این قسمت از دلنوشته‌تون خیلی دگرگونم کرد
منو برد به سالها پیش که همیشه با خودم می‌گفتم چه کسی راز دلم می‌خواند؟‌ و سالها گذشت با تمام حادث‌شدگی‌ها و اتفاقات تلخ و شیرین و حالا که به این مدت نگاه می کنم می‌بینم همیشه یک‌ نفر که نهایت آرزوست در یک نقطه‌ای که شاید هیچ وقت فکرش و به سر راه نمی‌دادیم در یک مسیری که شاید هیچگاه رهرو اون راه نبودیم٬ هست که راز ناگفته‌ی باران و تن خشک کویر را می‌دونه٬ می‌خونه٬ باور داره. و همون یک نفر برای درک چنین معنایی تا ابد کافیست
اگه هر کدوم از ما تنها و تنها بتونیم یک نفر رو به همراه خودمون همپرواز کنیم (در هر مقطع و شرایطی‌)‌ این برای به میوه نشستن درخت زندگیمون کافیست
و اون یک نفر یک جایی توی همین دنیای زیبا هست و منتظر ...
پاینده باشین
در پناه معبد عشق

حاجیه 2 - دی‌ماه - 1384 ساعت 09:12 ق.ظ http://hajieh.blogsky.com

سلام
فکر نکم تا حالا مطلب به این خوبی نوشته بودید واقعا با خوندش یه حسی بهم دست داد عالی و بیسته بیست بود .........
موفق باشید و پایدار

ملکه سبا 2 - دی‌ماه - 1384 ساعت 12:54 ب.ظ http://malakeyesaba.persianblog.com

منتظر ایمیل شما هستم

ملکه سبا 2 - دی‌ماه - 1384 ساعت 12:55 ب.ظ

..

عباس رضایی 2 - دی‌ماه - 1384 ساعت 03:40 ب.ظ http://javanx.blogsky.com

ابعاد کودک آزاری وسیع است، تا جای که باید تمام موضع های دیگر را تحت تاثیر قرار دهد. اما گویا کسی دیگر نمی خواهد به وجدانش رجوع کند. کسی نمی خواهد درد را ببیند. کسی نمی خواهد فریاد در گلو خفته کودکان را بشنود.

آیا با شرکت نکردنتن در این کمپین و حتی منعکس نکردن آن بر این باورید که نمی شود کاری کرد؟

آیا کودکان اکنون دیگر مسئله شما نیستند؟ آیا می توانید مدعی باشید که مردم ایران لیاقتشان بیشتر از فرهنگی است که حکومت حاکم کرده است؟ آیا می توانید کودکانتان را شاد ببینید و این همه کودک آزاری را تحمل کنید و بی تفاوت باشید؟ آیا دنیا تا این اندازه ماشینی و غیر انسانی شده است که کودکان را می شود قربانی کرد و بی تفاوت بود؟ آیا فکر نمی کنید روزی باید به وجدان خود جوابگو باشید؟ به بشریت متمدنی که از این درد و این فاجعه بی خبر مانده است؟ بله سخنم با شما است! شما ای که دارید این متن را می خوانید! به گوشه های از این فاجعه نگاه کنید. و خود را در این کمپین شریک کنید.

پرند* 2 - دی‌ماه - 1384 ساعت 05:34 ب.ظ http://www.taraneh67@persianblog.com

دوست عزیزم سلام

ای ابردلگیر ببار و تازه کن این همه خشکی را
چشم ها درپی باریدن توست

زیبابود و دلنشین
آسمان زندگی ات همیشه آفتابی باشد

هانا 2 - دی‌ماه - 1384 ساعت 11:41 ب.ظ http://www.sokooot.blogsky.com

من صر از ابحامم.
در فکر نگاهی که نکرد...
در فکر سوالی که نگفت...
اشک در چشمم جاریست..
خانه ام ویرانست...!
سلام عزیزکم.مهربونم عالی بود.
موفق باشی این حقیر رو هم فراموش نکن
شاد باشی

حاجیه 3 - دی‌ماه - 1384 ساعت 01:42 ق.ظ http://hajieh.blogsky.com

سلام
منتظر مطلب جدیدتان هستم......
موفق باشید

باغ رویاها 3 - دی‌ماه - 1384 ساعت 10:07 ق.ظ http://www.baghroyaha.blogsky.com

چشمان بارانیم را به اوج آبیها دوخته ام

و هر کلامی را در بی کران ذهن رها کردم .

اما تو را بهاری تر از آن دیدم که

سیب های سرخ عشقم را کنار لحظه رویایی تو بچینم
سلام . خوبی؟ متن قشنگی نوشتی . معذرت که نتونستم زودتر از این به شما سر بزنم . امیدوارم هرجا هستی در پناه حضرت مهر باشید

مهران معمارزاده 10 - فروردین‌ماه - 1385 ساعت 08:39 ب.ظ http://bush2005.blogfa.com

فوق العاده است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد