آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

شب است اینجا...............................................سهیک

شب است ....اینجا

 

چراغی نیست...نوری نیست

 

تمام کلبه ها خاموش و بی رنگند

 

سکوتی ممتدی درشهرمی گردد

 

نه فریاد.... ازسر ...دردی

 

نه نجوایی زدل شوری

 

صدای زوزه ازدور می آید.

 

زنی درزیرشلاق جنون مرد

 

بخودازدرد می پیچد

 

خبابان پرسه گاه گربه های لاغروبیمار

 

گذرجولانگه بی سرپناهان است

 

کنار کوچه های سرد و بی عابر

 

کسی مشغول تخدیراست.

 

نگاه مهربانی رخت بربسته

 

ازاین محنت سرای خالی و مخروب

 

همه از هم گریزانند

 

همه از هم پشیمانند

 

شب وسرما واندوه وپریشانی و

 

فقروبی سرانجامی

 

میان سفره ها ی مردمانی بیش

 

عریان است.

 

سکوت مبهم و بغضی فروخورده

 

نشا ن دارد زدفن باد

 

وتوفانی که وقتی موسی برداشت خواهد شد.

 

فروغی نیست...نوری نیست..روزی نیست

 

شب است اینجا....شبی آبستن فردای

 

شوق وشور وآزادی.

 

 

تهران.........تیرماه 84 سهیک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
دلتنگ 20 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 07:57 ب.ظ http://depress.blogfa.com

زمستون
تن عریون باغچه شد بیابون
درختا با پاهای برهنه زیر بارون
نمیدونی تو که عاشق نبودی
چه سخته مرگ گل برای گلدون
گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه
واسه هم قصه گفتن عاشقانه
چه تلخه
چه تلخه
باید تنها بمونه قلب گلدون
مثل من که بی تو
نشستم زیر بارون زمستون
زمستون
برای تو قشنگه پشت شیشه
بهاره زمستونها برای تو همیشه
تو مثل من زمستونی نداری
که باشه لحظه چشم انتظاری
گلدون خالی ندیدی
نشسته زیر بارون
گلای کاغذی داری تو گلدون
تو عاشق نبودی
ببینی تلخه روزهای جدایی
چه سخته
چه سخته
بشینم بی تو با چشمای گریون

غزاله 20 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 07:58 ب.ظ http://ice-heart-me.persianblog.com

خواب بود و خیالی، دست های گرمت... دیگر بار روشنایی صبح، چشمهایم را می خراشد... سلام عزیزم!آپ کردم....خوشحال میشم ببینمت....

پینوکیو 20 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 08:28 ب.ظ http://pinochio1384.blogfa.com/

خیلی جالب بود
به من هم سر بزن

صبرا نامی 21 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 12:54 ب.ظ http://sabra.blogsky.com

از پرده حصیری خاک گرفته می گذرد خیال تو ٬ از نگاه من ...

من 21 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 08:05 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

مرد بقال پرسید: چند من خربزه می خواهی؟!
گفتم: دل خوش سیری چند؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد