آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آب زنید راه را اینکه نگارمی رسد... نوروزنامه.............سهیک

با رشته هائی ازجنس بلور دلتنگی ها........ درهنگامه نوروز......

 

بهاران خجسته وبهین روز....نوروز....پیوسته باد

 

نوروزاین جشن دل افروزکم کم ازراه می رسد باکوله باری ازشکوفه های گیلاس وبخانه دل یکایک ما سرمی زند تایادآورمان کند که بهار درراه است.

نوروز وبهاردرهم و باهم میا ویزند تا نوید سالی نوین را درگوش ما بشارت دهند 

این درهم و بهم آویختگی با شکوه و بی مانند رمزورازماندگاری تاریخی ماایرانی ها می باشد. 

سندی کهنه اما با برگهایی نوکه نشان ازوجود مردمی دارد که سن دیرپایی شان به قدمت تاریخ است.

 

براین دیرکهن دردرازای تاریح تهاجمات بسیاری شده و بارها و بارها چپاولگران بی فرهنگ برآن تاخته و آنرا سوزانده و به ویرانی کشانده اند تا هم هویت مارا مخدوش کنند وهم وجود مارا ازبرگهای تاریخ پاک نمایند!!

 

اما مقاومت و پایداری اجداد ما آنها را مایوس وازکرده خودپشیمان نموده است...

تازی ها ازجمله این بیگانگان وحشی و علف خوارو بیابانگرد بوده اند که تاختند و ویران کردند و سوختند واسیر وبرده وغنایم با خودبردند ولی ایران ماند و نوروز هم چنان پایدار..

 وسرانجام تازی ها و تازی زده ها دربرابرنوروزباستانی تسلیم شدند وبرای جبران خفت و خواری خود یک دعای تازی اختراع کردند!! تا آنرا درهنگامه نوروز و ابتدای سال تازه به مراسم باستانی ما بچسبانند!!!

تازی زده گان درتلاشی بی سرانجام آتش افروزمارا حاجی فیروز وهفت شین ما را هفت سین نمودند!!

واکنون نیزازاین تلاش های بی سرانجام خود دست برنداشته و سال هاست درپی ازیین بردن چهارشنبه آتش و نوروز و سیزده نوروز هستند!! ولی چه جدو جهد بی سرانجامی.

مگر غزها- تازی ها- مغول ها – اسکندرها و تیمور ها موفق شدند درنهایت این همه چپاول وکشتار و نابودی و اشغال!! ما را تسلیم اندیشه های ناموزون خود نمایند؟؟؟

 دوستان خوبم همه دلتنگیم وآزرده می دانم ولی یادمان باشد درهنگامه ویرانی وآتش وخون مغولها درشهرنیشابورکهن سالی با چنگ نوازی خوددرکوچه راه های شهرراه میرفت ومی نواخت و می خواند که: با این همه غم درخانه دل.........اندکی شادی باید که گاه....گاه نوروزاست.

فرارسیدن هنگامه نوروز باستانی و موسم بهاردل افروز وابتدای سا ل نوین را به همه ایرانیان پاک نهاد واصیل وخالص وناب تهنیت گفته و سالی تو ام با سلامتی و بهزیستی وآزادی برای همگان آرزو می نمایم.

 به باغ تازه کن آئین پاک زرتشتی.............................کنون که لاله برا فروخت آتش نمرود

 

 برای کسب دانش بیشتردرباره تاریخچه نوروز و دیگرسنت های دیرپای ایرانیان نگاه کنید به وبلاگ یوکابد نازنین درمیان دوستان من.

 

 

 

 

نظرات 55 + ارسال نظر
آرش 29 - اسفند‌ماه - 1384 ساعت 05:51 ق.ظ http://www.arashabdi.com

بهاران خجسته باد...

آمدت نوروز و آمد جشن نوروزی فراز
کامکارا کار گیتی تازه از سر گیر باز
منوچهری

امین 29 - اسفند‌ماه - 1384 ساعت 05:14 ب.ظ http://www.atishbazi.blogfa.com

سلام
مرسی اومدی
بازم بیا که آپیم

بای

امیرحسین بهبهانی نیا 29 - اسفند‌ماه - 1384 ساعت 10:45 ب.ظ http://siyaha.adabkade.com

سیاها با ت.ی.ا.ت.ر به روز است!/...!/

شازده خانوم 1 - فروردین‌ماه - 1385 ساعت 12:50 ق.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

سلام نازنین...عید شما هم مبارک..متن نوروزی هم گذاشتم.ببین سلیقم برای چیدن هفت سین چطوره؟

عمو هندونه 1 - فروردین‌ماه - 1385 ساعت 04:13 ب.ظ http://hendoone.blogsky.com

عیدت مبارک سهیک جان
اره سهیک جان درسته که عید ها مون اونجوری نیست که باید بان و دل هامون هم مثل بهار های این سال ها سبز و خرم نیست ولی ...
چی کار میشه کرد به جز داشتن آرزو و اگه رمقی مونده باشه تلاش برای رسید به اون ارزو ها ... اگه بشه و وبذارند
زت زیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد