آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

انگارمرده ایم.......... سهیک

انگارمرده ایم

هزاره جنگ وجنون

بوی باروت

فواره خون

جنازه ها برهم تلنبار

شیر شمشیر به دست خمیازه می کشد

خورشید برای همیشه برپشتش غروب کرده است

خسته ام

ازاین همه شب های پرسکوت

رنج می برم

زن همسایه زیربارضربات مشت ولگد فریاد می کشد

گوش هیچ  کس به هیچ کس بدهکار نیست

گزمه  تلوتلو خوران زیرلب زمزمه می کند

شهر درامن وامان است

 این روزها...... حال شاعرخوش نیست_ فرت وفرت سیگارمیکشد تا ریه های شهرراسیاه ترکند_

شهرکه نه  ........ بیغوله ای که مملو از ادم های پریشان ودرمانده وسرگردان است _مردمی به دنبال لقمه ای نان  وکمی آرامش وآزادی

.آرامش ونان وکمی آزادی که نه........  کاش بجای اینها کمی ....فقط کمی امنیت بود_ هیچ زنی تنهایی جرات ندارد کنارخیابان  چشم براه تاکسی باشد.......... ده ها ماشین پشت سرهم برایش بوق می زنند

بوق های ممتد......  تفریح است ووسیله سرگرمی  بوق وبوق وبوق...... الودگی صوتی درکنار دیگرالودگی ها

هوا آلوده وکثیف است _ همه نفس تنگی گرفته ایم ...... ناچارا نفس میکشیم وهمه دودهابانام های متفاوت راباهم به درون خود می کشیم

یکی دراین وسط ازشاعرپرسید: دوست گرامی هوا به اندازه کافی کثیف است جرا اینقدر فرت وفرت سیگار می کشی؟

شاعر جواب داد : دارم خودکشی می کنم چیزی که هست چون جرات ندارم خودم رابه درخت اویزان کنم سیگارمی کشم تا از دست این نفس های تکراری خلاص شوم _ البته حق باشماست ببخشید..... من کمی هم خودخواهم

خودخواهی _ همه خودخواه شده ایم _ به هم تنه می زنیم _ هم دیگرراهول میدهیم _ دراین همه بهم ریختگی دیگه حوصله  صف بستنن راهم نداریم .. صف بستن یعنی  نظم یعنی به رسمیت شناختن حق دیگران

حق دیگران........ شاعر میگه مگه این روزها کسی برای حق دیگران ارزش قائله که تو بند کردی به ما؟

شاعرمیره برای خودش یک چایی می ریزه وتا خنک بشه یک سیگاردیگه هم دود می کنه ودودش را می فرسته  بطرف دودهای غلیظ شهر........

حال شاعر هیچ خوب نیست... دقیقه های سمج چه دیرمی گذرند...... شب شد _ بازهم باید یک باردیگر  فیلم طعم گیلاس راتماشاکنم

سهیک........جولای 2011

 

نظرات 1 + ارسال نظر
بانوی باران 5 - مرداد‌ماه - 1390 ساعت 03:57 ق.ظ http://ronak5s.persianblog.ir

به امید اینکه حال شاعر هرچه زودتر خوب بشه... حتی اگه دیگه امیدی به خوب شدن حال و روز جامعه نباشه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد