آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

آخرین ترانه ی باران

هیچ کس تردامن نیست ـ دیگران می پوشند ومابرآفتاب نهاده ایم ـ شمس تبریزی

ردپای خون.......................................سهیک

شبی تاریک چون دلهای بدکیشان

میان راه ناهموارو پیچاپیچ

نمای دور مه آلود وناپیدا

صدای زوزه گرگی...نه...گرگانی

که از دیدار تن ها مست و خوشحالند

میان دره ها پیچید.

.......................

دمی دیگر صدا خاموش..

وگرگان سیر....با لبهای خون آلود

وبرراه میان کوه...

تنها ردخون پیداست.................

یکی برقبرکوروش سالهای پیش باتردیدمی گفت این سخن : مردم!......بیاسائید.....راه گردنه امن است!

 

 

 

 

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
سفرکرده 19 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 06:35 ب.ظ http://safarkarde.blogsky.com

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
زیبا و پر مغز ....
دمت گرم

صبا 19 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 08:53 ب.ظ http://kouli.blogsky.com

سهیک نازنین
می ترسم بی ثمر بماند این تلاش برای رهایی کهنه نگاشته هاتان.
اما به محض اینکه راهی بیابم شما را مطلع خواهم کرد
به امید آن روز...

ملکه سبا 19 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 10:34 ب.ظ http://malakeyesaba.persianblog.com

قلم ات آزاد ..

بنفشه 20 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 12:56 ق.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

سهیک عزیز من که رفتم بلاگ فا.

صبا 20 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 12:47 ب.ظ http://kouli.blogsky.com

من از کوچتان کمی دل نگران می شوم...
هر چند مراد بودنتان است نه کجا بودنتان...


هر کجای این قاب شیشه ای که بروید رد پاتان را دنبال خواهم کرد...

سزار 20 - آبان‌ماه - 1384 ساعت 04:05 ب.ظ http://sezar1.blogsky.com

همه چیز از آنجائی شروع میشود که تمام میشود ....
مدت طولانی است که وبلاگ مینوسم ...چون با این رسانه توانسته ام با فرهیخته ترین و دانا ترین آدمها ارتباط برقرار کنم و خودم باشم ..خود واقعی ...آنچه که میخواهم واقعا باشم ...من ژولیس سزار امپراطور سرزمین آبهای همیشه آبی هستم تا همین امروز در بلاگفا مینوشتم و در آنجا دوستان و همراهان خوبی دارم . امروز خیلی اتفاقی گذرم به این سرزمین افتاد و تصمیم گرفتم بعد از این در این جغرافیا زندگی کنم و نفس بکشم ...مشتاق و ذوق زده ام اینکه در اینجا چه کسانی را خواهم شناخت و دوستان چه کسانی خواهم بود ...بنا براین از شما دعوت میکنم تا به سرزمینم بیائید ...مرا ورق بزنید و اگر مایل بودید نوشته های قبلی ام را در بلاگفا بخوانید ...من نیز بعد از این بارها مهمان شما خواهم بود و با دنیای خوبتان رنگ آسمان دلم را آبی تر خواهم کرد ...
من منتظرم ...چشم به راه شمایم تا با کلمات جادوئی و جملات مواج و دل انگیزتان مرا میزبان چشمها و دل مهربان خود باشید ...همیشه عاشق و دلتان مملو از نگاه معشوق و دستانتان در دستهای گرم عشق باد ...

ژولیس سزار
امپراطور سرزمین آبهای همیشه آبی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد